سفارش تبلیغ
صبا ویژن
توکّل، دژ حکمت است . [امام علی علیه السلام]
مشخصات مدیروبلاگ
 
بخشی[212]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
دیـــــــار عـــــــاشـقـــــان سروده های مذهبی منتظر بچه مرشد! هم نفس السلام علیک یا فاطمه الزهرا.. نشریه حضور أنّ الارض یرثها عبادی الصالحون آقاشیر سفیر دوستی .: شهر عشق :. منطقه آزاد «نجوای شبانه» سیاه مشق های میم.صاد محمد قدرتی MOHAMMAD GHODRATI فالوده یزدی نهِ/ دی/ هشتاد و هشت ولایت دات کام ایـــــــران آزاد روزهای عاشقی یک سیب راهی به سوی اینده محب پیامک 590 میم مثل مغنیه پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان حضـــور آسمان سرخ سه ثانیه سکوت طعم مهربانی دهاتی دکتر علی حاجی ستوده شوق پرواز کشکول fazestan تنها مدیا ای آر یکی بود هنوزهم هست آقا جون آجرک الله... موعود 1377 تنهایی من به نام خدا سایه صفاسیتی دکتر علی حاجی ستوده عماریون شیعه ها می گویند بهار با تو می آید مدرسه علمیه اسلام شناسی حضرت زهرا(س) آسمان آبی دفتر مقام معظم رهبری دانشنامه موضوعی قرآن التفاسیر منجی موعود طلبه ی مریخی عترت پارس قرآن رائحه علم گردان سایبری عمار

ساخت کد صوتی آنلاین

باد سرد پاییزی صورتش رو کبود کرده بود, انگار زمانه هم داشت بهش سیلی می زد, دستاش رو به هم گره کرده بود و با بخار دهانش اونا رو گرم می کرد. یه کت گشاد و بلندی تنش کرده بود که معلوم نیست مال باباش بوده یا یه آدم خیری بهش هدیه داده. کفشاش سایز پاش نبود. صورتش از دود ماشین سیاه شده بود. یه دستمال بلند دستش گرفته بود با یه شیشه پاک کن. راه افتاده بود وسط خیابابون. چراغ که سبز میشد میدوید وسط خیابون. با التماس از راننده می خواست اجازه بده ماشینش رو پاک کنه و در عوضش یه پولی بهش بده. حالا این وسط کی دلش به رحم بیاد و صد تا دلیل برا خودش نبافه که: ای بابا اینا تحت نظر کمیته امدادن. ای بابا اینا عادت کردن و از این جور حرفا. بهش که میگی چرا این کارا رو می کنی: آخه تو با این سن و سال؟! از خجالت سرش رو پایین میندازه. و توان جواب دادن نداره.
به نظر من هیچ بچه ای دوست نداره در بچگی کار کنه, همه بچه ها دوست دارن برن سر کلاس و درس بخونن. زنگ تفریح که میشه با دوستاشون تو حیاط مدرسه بازی کنن. گشنشون که میشه برن از بوفه مدرسه یه کیک و نوشابه بخرن. وقتی که بر می گردن تو راه خونه با دوستاشون برنامه ریزی کنن برا بازی فوتبال بعدازظهر. اما مگه این بچه ها دل ندارن؟ کی جواب دل خستشون رو میده؟ بچه که بودم یه متنی رو خوندم که اون موقع معنیش رو نمی فهمیدم. ولی الان کاملا برام جا افتاده.
از میان جمع شاگردان یکی برخاست، همیشه یک نفر باید به پا خیزد ... معلم پای تخته داد می‌زد صورتش از خشم گلگون بود و دستانش به زیر پوششی از گرد پنهان بود ولی ‌آخر کلاسی‌ها، لواشک بین خود تقسیم می کردند وان یکی در گوشه ای دیگر «جوانان» را ورق می زد برای آنکه بی خود های و هو می کرد و با آن شور بی پایان، تساوی های جبری رانشان می داد خطی خوانا به روی تخته ای کز ظلمتی تاریک غمگین بود تساوی را چنین نوشت: یک با یک برابر است از میان جمع شاگردان یکی برخاست، همیشه یک نفر باید به پا خیزد ... به آرامی سخن سر داد: تساوی اشتباهی فاحش و محض است. نگاه بچه ها ناگه به یک سو خیره گشت و معلم مات بر جا ماند و او پرسید: اگر یک فرد انسان واحد یک بود آیا باز یک با یک برابر بود؟ سکوت مدهوشی بود و سئوالی سخت معلم خشمگین فریاد زد: آری برابر بود و او با پوزخندی گفت: اگر یک فرد انسان واحد یک بود آن که زور و زر به دامن داشت بالا بود و آنکه قلبی پاک و دستی فاقد زر داشت پایین بود ؟ اگر یک فرد انسان واحد یک بود آنکه صورت نقره گون، چون قرص مه می داشت بالا بود ؟ وان سیه چرده که می نالید، پایین بود ؟ اگر یک فرد انسان واحد یک بود، این تساوی زیر و رو می شد حال می پرسم یک اگر با یک برابر بود نان و مال مفت خواران از کجا آماده می گردید؟ یا چه کس دیوار چین ها را بنا می کرد؟ یک اگر با یک برابر بود پس که پشتش زیر بار فقر خم می شد؟ یا که زیر ضربت شلاق له می گشت؟ یک اگر با یک برابر بود پس چه کس آزادگان را در قفس می کرد؟ معلم ناله آسا گفت: بچه ها در جزوه های خویش بنویسید: یک با یک برابر نیست..

امیدوارم ریشه فقر خشک بشه و دست اونایی که حق این بچه های فقیر رو می خورن زیر چرخ مکافات خدایی له بشه.


90/8/18::: 1:44 ع
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ میلاد رضا(ع) طلیعه نوروز است/ بر ملت ما مبارک و پیروز است/ روزیکه تجلی خدا چون خورشید/ از دامن نجمه سر زند امروز است
+ آخه دوست بزرگواری که درخواست دوستی می دی شما نمی بینی محتوای وبلاگ طرفت چی؟ حالا خوبه من وبایی که درخواست می دن رو اول یک باز بینی می کنم، بعضی وبلاگا لوگوی خوبی داره اما وقتی واردش می شی همش عشق و عاشقی و تصاویر... واقعا که جای خجالت داره.
+ بس که پنهان گشته گل در زیر دامان بقیع/بوى گل مى‏آید از چاک گریبان بقیع/مرغ شب در سوگ گل‎هایى‏که بر این خاک ‏ریخت/از سر شب تا سحر، باشد غزل‎خوان بقیع.


+ چشم من و امر ولی/ جان من و سید علی/


+ جانم فدای رهبرم سیدعلی خامنه ای


+ رسول خدا(ص)‏فرمود: نزدیک ترین شخص به من در فردای قیامت کسی است که صلوات بیشتری بر من فرستاده باشد.


+ به احترام شب قدر و روی ماه علی/ به پاس حرمت روز غدیر مهدی جان/ به چشم منتظر ما اگر نهادی پا/بیا و دست جهان را بگیر مهدی جان- اللهم عجل لولیک الفرج


+ اللهم عجل لولیک الفرج- ای گل که ولای تو در جان من است/ داغ غم دوری تو مهمان من است/ یک لحظه بیا به جان زهرا سوگند/ جای قدمت به روی چشمان من است


+ طبیبا درد مولا را دوا کن/ طبیبا زخم او آهسته وا کن/ مدارا کن به این فرق شکسته/ که شمشیرش به پیشانی نشسته/ مبادا دیگر از او خون بریزد/از آن ترسم که هرگز بر نخیزد/ طبیبا قلب زینب را شکستی/ تکلم کن چرا ساکت نشستی/ مگر در زخم بیمارش چه خواندی/ که لب بستی و از گفتار ماندی؟
+ مشهد این روزا صفایی داره. جای همه دوستان خالی.